# قرار گروهی #
آشپزی به وقت عشق
🌺🌺🌺
در این روزهای بی حاصل
پر از دردم...
در این ویرانه ها سرگردانم
نمی دانم تا وقتی که بازگردی مرا خواهی دید یا من در آن زمان به دست فراموشی سپرده شده ام...
راستی...گل من...نبودی و ندیدی که روزهای بی تو چه بر این دلخسته ی عاشق گذشت...
و در نبودت چه شعر هایی که سروده شد و چه اشکهایی که سرازیر شد از دو چشم پر از انتظارم...
هر شب در انتظارم...در انتظار پایان این روز های سرد پاییزی...
هیچ کس حالم نمی فهمد،هیچ کس به پای حرفهای
نا گفته ام نمی نشیند...و من تنها ترینم
تنهای تنها...و در انتظار
تک درخت آرزوهایمان را به یاد می آوری؟همان درخت
لیمو که هر لیموی آن بوی خوش لحظات با هم بودن را می داد.و با رفتن تو تنها برگهای زرد از آنهمه آرزو به یادگارماند و ... تکه های قلب من.
قلبی که در تک تک تپش هایش نام تو را فریادمیزند
و با این که این قلب شکسته شد ولی باز هم به یاد
تو می تپد...
بازمن ماندم و برگ های پاییزی...و روزهای سرد
بی تو بودن...آری...روزهای آخر پاییزی
یلدا نزدیک است بگذاریم هرچه تاریکی هست,
هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بر بندد..
دلهایتان دریایی***شادیهایتان یلدایی
پیشاپیش این سنت زیبا و شادی افرین رو به دوستان گلم تبریک میگم.
شەوچلەتان پڕ بێ لە گوڵە ئەستێرەی ڕووناکی
ژیانتان پڕ بێ لە تیشکی هەتاوی ئاشتی و ئازادی
یەلداتان پیرۆز و سەد شەوی یەڵدا تەمەنتان بێ
...